رنگارنگ View RSS

No description
Hide details



بنشین بر لب جوی و... 25 Jan 2009 1:21 PM (16 years ago)




بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

تماشاگران فوتبال زن در جهان 10 Nov 2008 2:18 AM (16 years ago)

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

گوگوش در میان فوتبالیست های قدیمی 19 Oct 2008 10:21 AM (16 years ago)

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

Googoosh - Hamseda Medly 4 Sep 2008 3:26 PM (16 years ago)

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

counter 15 Jul 2008 9:44 AM (16 years ago)

Counter

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

نشانی 20 Jun 2008 9:16 AM (16 years ago)

















نشانی

خانه دوست کجاست ؟

در فلق بود که پرسید سوار

آسمان مکثی کرد

رهگذر شاخه ی نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید

و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت

نرسیده به درخت کوچه باغیست که از خواب خدا سبز تر است

و در آن عشق

به اندازه ی پر های صداقت آبیست

می دوی تا در ان کوچه که از پشت بلوغ

سربدر می آرد پس به سمت گل تنهایی می پیچی

دوقدم مانده به گل

پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی

و تو را ترسی شفاف فرا می گیرد

کودکی می بینی

رفته از کاج بلندی بالا

جوجه بردارد از لانه ی نور

و از او می پرسی خانه ی دوست کجاست؟
سهراب سپهری

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

دوستت دارم اما 20 Jun 2008 8:46 AM (16 years ago)
















دوستت دارم اما ...
دوستت دارم اما
عطر گل شب بویت را حس می کنم
جای پایم را می گذارم تا گلت هم مرا ببوید

دوستت دارم اما
قلبم را زنده به گور میکنم
دلیلش؟
خب چون قطار زندگیم باید همچنان بتازد!

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

کوروش بزرگ 20 May 2008 3:18 PM (16 years ago)



















کوروش دوم(۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد)، معروف به کوروش بزرگ نخستین شاه و بنیان‌گذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. شاه پارسی، به‌خاطر بخشندگی‌، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه‌گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شده‌است.ایرانیان کوروش را پدر* و یونانیان، که وی سرزمین‌های ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگذار می‌نامیدند. یهودیان این پادشاه را به منزله مسح‌شده توسط اهورامزدا بشمار می‌آوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک می‌دانستند.

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

سهراب سپهری 18 May 2008 8:48 AM (16 years ago)





















سهراب سپهری شاعر و نقاش کاشانی بود که در ۱۵ مهر ۱۳۰۷ در کاشان متولد شد. او از مهم‌ترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبان‌های بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است. وی پس از ابتلا به بیماری سرطان خون در بیمارستان پارس تهران درگذشت.

سهراب سپهری
زمینه فعالیت شاعر و نقاش
تولد ۱۵ مهر، ۱۳۰۷ / ۷ اکتبر، ۱۹۲۸
کاشان، ایران
مرگ ۱ اردیبهشت، ۱۳۵۹ / ۲۱ آوریل، ۱۹۸۰
تهران، ایران

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

کوچه 17 May 2008 8:11 AM (16 years ago)























بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم..........همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم................شدم آن عاشق ديوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل ياد تو درخشيد...................باغ صد خاطره خنديد عطر صد خاطره پيچيد
يادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتيم.......پر گشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لبان جوی نشستیم ........................
تو همه راز جهان ریخته در چشمان سیاهت........من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام...................................بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فروريخته در آب................................شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل سنگ .................................همه دل داده به آوای شباهنگ
يادم آید تو به من گفتی از اين عشق حذرکن......لحظه ای چند بر اين آب نظر کن
آب آینه عشق گذران است..............................تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است........................تا فراموش کنی چندی از اين شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ندانم .........................سفر از پيش تو هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد....................
چون کبو تر لب بام تو نشستم ........................تو به من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم
باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم............تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم .......................................سفر از پيش تو هرگز نتوانم نتوانم
اشکی از شاخه فرو ریخت ..............................مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید...................................ماه بر عشق تو خندید
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم...................پای در دامن اندوه کشیدم نگسستم نرمیدم
رفت در ظلمت غم .......................................... آن شب و شبهای دگر هم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم ...................نکنی دگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی ....................................من از آن کوچه گذشتم

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

در کوچه باغ شهر احساس 17 May 2008 7:32 AM (16 years ago)

















در کوچه باغ شهر احساس شکست لاله را جدی بگیریم

اگر نیلوفری دیدیم غمگین برای قلب پر دردش بمیریم

بیا در کوچه های تنک غربت برای هر غریب سایه باشی

بیا هر شب کنار ساحل رود برای پیچکی همسایه باشیم

اگر صد بار قلبی را شکستیم بیا یکبار با احساس باشیم

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

چشمه 15 May 2008 1:24 PM (16 years ago)

















از آسمان ، ستاره ي اشكي نمي چكد
زين غم ، نهال هاي جوان پاي در گلند
بار غم بزرگ جهان بر دل من است
اما كبوتران مسافر سبكدلند
هر شاخه ،‌ پنجه اي است كه از آستين خاك
سر بر زده ست و حاصل او ميوه ي غمي است
هر برگ ، چون زبان عطش كرده ي درخت
در آرزوي قطره ي ناياب شبنمي است
ين چشمه اي كه در دل من جوش مي زند
گم باد و نيست باد كه خون است و آب نيست
گر آب بود ، خود رگ خود مي گسيختم
تا تشنه را نويد دهد كاين سراب نيست
افسوس !‌ خون گرم ، عطش رانمي كشد
افسوس !‌ چشمه نيز نمي جوشد از سراب
من تشنه ام ، زمين و زمان نيز تشنه اند
اما درين كوير ، چه بيني جز آفتاب ؟
نادر نادرپور

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

شقایق 15 May 2008 5:48 AM (16 years ago)














دلم مثل دلت خونه شقایق
چشام دریای بارونه شقایق
مثل مردن میمونه دل بریدن
ولی دل بستن آسونه شقایق
شقایق درد من یکی دو تا نیست
آخه درد من از بیگانه ها نیست
کسی خشکیده خون من رو دستاش
که حتی یک نفس از من جدا نیست
شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق


شقایق اینجا من خیلی غریبم
آخه اینجا کسی عاشق نمیشه
عزای عشق غصه اش جنس کوهه
دل ویرون من از جنس شیشه
شقایق آخرین عاشق تو بودی
تو مردی و پس از تو عاشقی مرد
تو رو آخر سراب و عشق و حسرت
ته گلخونه های بی کسی برد
شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق

دویدیم و دویدیم و دویدیم
به شبهای پر از قصه رسیدیم
گره زد سرنوشتامونو تقدیر
ولی ما عاقبت از هم بریدیم
شقایق جای تو دشت خدا بود
نه تو گلدون نه توی قصه ها بود
حالا از تو فقط این مونده باقی
که سالار تمومه عاشقایی
شقایق وای شقایق گل همیشه عاشق

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

عكسهاي زنان ارتش روسيه 12 May 2008 2:02 PM (16 years ago)









Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

حمله ي آمريكا به ايران 9 May 2008 5:57 PM (16 years ago)




















در مجلسي بودم كه همه جور آدم توش پيدا ميشد از بازاري و پولدار بگير تا كارگر ساده ي شهرداري تا آدم متاهل بيكار با چند سر عائله تا آدم بدهكار و ورشكسته.
بحث بر سر گراني و مشكلات روزمره ي زندگي بود، فحش خواهر و مادر بود كه مثل نقل و نبات نثار احمدي نژاد و خامنه اي ميشد، ديگه حتي مومن ترين! فرد مجلس كه انبوهي ريش نيز بر صورت داشت، احمدي نژاد و آخوند ها رو احمق خطاب ميكرد.
نااميدي رو ميشد به وضوح در چهره ي همه ي افراد حاضر در مجلس ديد، هيچ كدام ذره اي به آينده اميد نداشتند و اين حكومت رو اصلا اصلاح ناپذير مي دونستند، نكته ي جالب اين كه تقريبا همه متفق القول بودند كه تنها راه چاره، حمله ي نظامي آمريكا به ايرانه.
يكي ميگفت اگه حمله بشه چي ميشه، تمام اون بدهكاري هاي من به دولت فراموش ميشه، ديگه كي توي جنگ مياد و سفته هاي من رو به اجرا ميذاره!
اون يكي ميگفت اتفاقا توي خر تو خري ِ حمله ي آمريكا به ايران، خوب ميشه پولدار شد، من از همين حالا چند جا رو نشون كردم كه توي خر تو خري برم سر وقتشون، يكيش همين بانك … سر كوچه مونه.
ديگري ميگفت آخ كه اگه حمله بشه، من خواهر و مادر اين ممد سياه خايه مال رو ..ام، زندگي من رو اين مادر … خراب كرد، بسيج رو، رو سرش خراب مي كنم.
يكي ديگه مي گفت اتفاقا بايد در زمان حمله ي آمريكا، با نيروهاي آمريكايي همكاري كنيم تا زودتر اين آخوندها رو شكست بدن، مثلا ما مي تونيم بريزيم و فرمانداري و استانداري و صدا و سيما و مراكز حساس رو بگيريم، حسابش رو بكن من اگه صدا و سيما رو گرفتم اولين كاري كه مي كنم يه كليپ از داريوش پخش مي كنم
يكي از معدود مخالفين حمله ي نظامي گفت بابا شما چه طور دلتون مياد يكي به كشورتون حمله كنه، اين جا وطن ماست من كه با آمريكايي ها ميجنگم.
ديگري جواب داد اي بابا كدوم وطن؟ چه كشكي؟ چه آشي؟ اين كشور نفت داره، گاز داره، معادن داره، خاكش طلاست، نفت شده بشكه اي صد و بيست دلار اما انگار نه انگار، كار دنيا بر عكس شده، همه جا با افزايش درآمد قدرت خريد بالا ميره اما اين جا نه، هر چي قيمت نفت بالاتر ميره ما قدرت خريدمون پايين تر مياد، من اصلا وقتي ميشنوم كه قيمت نفت بازم افزايش پيدا كرده، بغضم ميگيره، اعصابم خورد ميشه چون مي فهمم كه باز گروني بيشتر ميشه اي كاش نفت بشه بشكه اي يك دلار، اصلا ديگي كه براي من نجوشه بذار كله ي سگ توش بجوشه.
خلاصه اين كه هر كسي تحقق روياهايش رو در حمله ي نظامي آمريكا به ايران مي ديد و براي حمله ي آمريكا به ايران همگي لحظه شماري مي كردند.
به نظر ميرسه كه كاسه ي صبر همه لبريز شده و طاقت همه سر اومده به قول معروف كارد به استخون همه رسيده، فشار به نهايت خودش رسيده به نحوي كه مردم ديگه ميگن بذار آمريكا حمله كنه، از اين كه ديگه بدتر نميشه، يكي توي همون مجلس ميگفت اين آخوندهاي روباه صفت سي ساله كه دارن ايران رو غارت مي كنن بذار آمريكايي ها ده سال غارت كنن لااقل جيب اين آمريكايي ها ته داره كه، بعد از ده سال لااقل كشورمون رو ميدن دست خودمون اما اگه دست اين آخوندها باشه تا قيامت هم چيزي به ما نميرسه، اصلا حالا كه ثروت هاي اين مملكت رو دارن ميدن به عرب ها بذار اصلا نه به ما برسه نه به عرب ها، نوش جون آمريكايي ها.
واقعا تصورش رو بكنيد كه چه فشاري بايد روي انسان باشد كه انسان آرزو بكند يك نيروي بيگانه و خارجي به كشورش حمله كند، زماني تعداد موافقين حمله ي نظامي آمريكا به ايران براي نجات كشور بسيار كم بود اما در اين شرايط روز به روز بر تعداد موافقين افزوده ميشه.
وقتي مردم خودشون قدرت بلند شدن ندارن و اين حكومت اون اندك صداهاي مخالف رو هم به شدت سركوب مي كنه نتيجه اش اين ميشه كه مردم ايران به آمريكا براي تهاجم نظامي به كشور، چراغ سبز نشون ميدن.

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

تو 9 May 2008 7:41 AM (16 years ago)
















تو
دریایی
آسمانی
رؤیایی
و من غرق تو٠٠٠

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

ناتوریسم، طبیعت گرایی (Naturisme ) 9 May 2008 6:11 AM (16 years ago)














ناتوریسم، طبیعت گرایی (Naturisme )
از واژه «Nature » می آید به معنی طبیعت. دکترینی است که معتقد است همه مذاهب از طبیعت گرفته شده اند.

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

با قوطی نوشیدنی به سفر مرگ 7 May 2008 4:52 AM (16 years ago)
















باری کسی گفته بود فقط یک راه هست تا با آن بتوانید با تابوت تان به افسانه ای بدل شوید. نمی دانم بیل برامانتی این جمله را شنیده بود و یا نه اما در عمل دوست داشت به آنجا برسد. شما که این وبلاگ را می خوانید می دانید که من انسانهای در جست و جوی جاودانگی بعد از مرگ را دوست دارم. اما این بار او خلاقیت و به قول خودمان گیک بازی را هم وارد بازی کرده است.او به تمام معنا عاشق است. واقعا عاشق است. عاشق یک قوطی نوشیدنی. البته فقط از نوع Pabst Blue Ribbon. دوستان می دانند که از مواد سکرآور استفاده نمی کنم و نمی دانم این در حقیقت چه کیفیتی دارد اما می دانم که بیل بسیار ان را دوست دارد.این عشق کار هم دست او داد. شاید وقتی ایده به ذهن او می رسید به هیچ عنوان چنین شهرتی را تصور نمی کرد اما ایده او گرفت. او تابوتی را ساخت که در حقیقت یک قوطی Pabst Blue Ribbon را شبیه سازی کرده است. این ایده که انسان در زمان مرگ در چیزی باشد که دوست دارد واقعا لذت بخش است. البته فکر نکنم در قبر انسان به این چیزها فکر کند اما کلا می تواند یاد مرگ را کمی لذت بخش تر کند. البته در این مورد او یک خلاقیت بسیار زیبا هم کرده است. تا زمانی که بیل برامانتی خود در آن برای همیشه آرام گیرد این قوطی های نوشیدنی آن است که در آن آرام می گیرد. او سیستم تابوت را طوری طراحی کرده است که به صورت یخچال هم عمل می کند. این جوری نیاز او به یخچال هم برطرف می شود. بد نیست که آدم بعدا در یخچالش دفن شود؟

ال دوست دارم از خوانندگان این وبلاگ بخواهم که بگویند که دوست دارند اگر قرار بود چنین چیزی بسازند چه می ساختند؟ خواهشا بفرمائید اگر شما بودید تابوت شما چگونه بود؟

کامنتی که بسیار پسندیدم را به متن منتقل می کنم.

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

علت کاهش سرعت کامپیوتر 6 May 2008 12:56 PM (16 years ago)



















علت افت ناگهانی سرعت کامپیوتر و کند کار کردن آن چیست و برای بهبود و یا افزایش سرعت آن می بایست چه اقدام و یا اقداماتی را انجام داد ؟
شاید تاکنون برای شما این سوال مطرح شده باشد که علت افت ناگهانی سرعت کامپیوتر و کند کار کردن آن چیست و برای بهبودعلت افت ناگهانی سرعت کامپیوتر و کند کار کردن آن چیست و برای بهبود و یا افزایش سرعت آن می بایست چه اقدام و یا اقداماتی را انجام داد ؟
شاید تاکنون برای شما این سوال مطرح شده باشد که علت افت ناگهانی سرعت کامپیوتر و کند کار کردن آن چیست و برای بهبود و یا افزایش سرعت آن می بایست چه اقدام و یا اقداماتی را انجام داد ؟ پاسخ به سوال فوق متغیر بوده و ممکن است دلایل متعددی در این رابطه وجود داشته باشد . در برخی موارد ممکن است با رعایت برخی نکات ساده در خصوص نحوه نگهداری سیستم مشکل برطرف گردد و در موارد دیگر ممکن است مجبور به ارتقاء سیستم و یا تعویض قطعات مسئله دار گردیم . در ادامه به برخی نکات اولیه به منظور بهبود کارآئی سیستم اشاره می گردد .
● اجرای دقیق Scan disk : وجود اشکال در فایل های ذخیره شده بر روی هارد دیسک ممکن است کاهش کارآئی سیستم و بروز اشکالات فیزیکی هارد دیسک را بدنبال داشته باشد . با اجرای برنامه Scan disk می توان تعداد زیادی از خطاهای موجود بر روی هارد دیسک را برطرف نمود . برنامه فوق بررسی لازم در خصوص وجود اشکالات فیزیکی بر روی هارد دیسک را نیز انجام خواهد داد . بخاطر داشته باشید که با توجه به ظرفیت هارد دیسک نصب شده بر روی کامپیوتر ، فرآیند بررسی وضعیت هارد دیسک می تواند مدت زمان زیادی بطول انجامد و نمی بایست در این فاصله عملیات خاصی را انجام داد .
● حذف فایل های موقت موجود بر روی هارد دیسک : فایل های موقت به آندسته از فایل ها اطلاق می گردد که معمولا" پس از نصب یک برنامه همچنان بر روی هارد دیسک باقی می مانند و می توان بدون نگرانی اقدام به حذف آنان نمود .
● حذف اطلاعات موجود در Cache برنامه مرورگر : فایل های cache شده ، به آندسته از فایل هائی اطلاق می گردد که در زمان استفاده از اینترنت بر روی سیستم شما باقی مانده و اغلب شامل تصاویری می باشند که به منظور نمایش صحیح صفحات وب ، برنامه مرورگر مجبور به دریافت آنان از اینترنت شده است .
● defrag نمودن فایل های موجود بر روی هارد دیسک : defrag ، سازماندهی فایل های موجود بر روی هارد دیسک را بگونه ای انجام خواهد داد که امکان بازیابی آنان با سرعت بیشتری میسر می گردد .
● اجرای یک برنامه ویروس یاب : اغلب ویروس های کامپیوتری درصد بالائی از منابع سیستم را استفاده می نمایند . همین موضوع می تواند کاهش کارآئی سیستم را بدنبال داشته باشد . برخی از ویروس ها حتی می توانند باعث از کارافتادن کامل سیستم گردند . به منظور برخورد موثر با ویروس های موجود همواره سعی نمائید که از یک برنامه آنتی ویروس بهنگام شده استفاده کرده و عملیات پویش به منظور یافتن ویروس را در فواصل زمانی خاصی تکرار نمائید .
● بررسی سیستم به منظور وجود Spyware : تعداد زیادی از وب سایـت ها بدون آگاهی شما اقدام به نصب Spyware بر روی سیستم شما می نمایند . یک spyware می تواند صرفا" در حد و اندازه یک کوکی ساده باشد که وب سایت های ملاقات شده توسط شما را در خود ثبت می نماید و یا برنامه هائی باشند که امکان دستیابی سایر افراد به کامپیوتر شما را فراهم می نمایند . در این رابطه می توان از برنامه های متعدد Anti Spyware به منظور پویش و برخورد با این نوع برنامه ها استفاده نمود .
● غیرفعال نمودن برنامه های نصب شده غیرضروری :یکی دیگر از دلایلی که می تواند کاهش سرعت کامپیوتر را بدنبال داشته باشد ، تعداد و تنوع برنامه هائی است که در زمان راه اندازی سیستم اجراء می گردند. در ویندوز XP می توان با استفاده از برنامه کاربردی MsConfig برنامه هائی را که در زمان راه انداری سیستم فعال می گردند مشاهده و در رابطه با آنان تعیین تکلیف نمود . با استفاده از برنامه MsConfig صرفا" می توان لیست برنامه هائی را که در زمان راه اندازی سیستم اجراء می گردند مشاهده نمود و نمی توان از این طریق آنان را حذف نمود . پیشنهاد می گردد که حتی المقدور از نصب برنامه های غیر ضروری بر روی کامپیوتر اجتناب گردد ، چراکه هر برنامه پس از نصب درصدی از منابع سیستم را استفاده خواهد کرد و بدیهی است که در اینچنین مواردی می بایست در انتظار کاهش کارآئی سیستم بود. بخاطر داشته باشید که برای حذف یک برنامه از روی کامپیوتر از برنامه هائی موسوم به Uninstall می بایست استفاده گردد . حذف فولدرهای حاوی برنامه به تنهائی در این رابطه کافی نبوده و اطلاعات مربوط به آنان همچنان در ریجستری باقی خواهد ماند .
● پاک کردن ریسجتری : ریجستری تنظیمات و اطلاعات مورد نیاز ویندوز و سایر برنامه های نصب شده را در خود نگهداری می نماید . به موازات افزایش فرآیندهای نصب و یا Uninstall ممکن است اطلاعات غیرضروری متعددی در ریجستری باقی بماند . در چنین مواردی می توان برای حذف اطلاعات غیرضروری موجود در ریجستری از برنامه های کاربردی متعددی استفاده نمود .
ایجاد یک فایل Swap با ظرفیت ثابت : هر یک از نسخه های ویندوز تابع یک رویکرد خاص برای Paging و فایل swap ذخیره شده بر روی هارد دیسک می باشند. پس از اشغال تمامی فضای حافظه اصلی از فایل swap به منظور ذخیره اطلاعات استفاده خواهد شد . اندازه فایل فوق ثابت نبوده و می تواند با توجه به شرایط موجود تغییر نماید . پس از استفاده از تمامی فضای حافظه و ظرفیت اختصتاص یافته برای فایل swap ، ویندوز اقدام به افزایش ظرفیت آن می نماید . در صورت تحقق چنین شرایطی سرعت و کارآئی سیستم کاهش پیدا خواهد کرد . برای مشخص نمودن ظرفیت فایل swap می توان از گزینه System موجود در control panel استفاده نمود ( System |Advanced | Performance Settings | Advanced | Virtual memory ) . مثلا" می توان حداقل و حداکثر ظرفیت فایل swap را مشابه و معادل سیصد مگابایت در نظر گرفت .
● بهنگام نمودن درایورهای سیستم : پیشنهاد می گردد همواره درایورهای مربوط به کارت ویدئو و کنترل کننده IDE بهنگام شده و از جدیدترین درایورهای ارائه شده مرتبط با آنان استفاده گردد .
● استفاده از حافظه RAM بیشتر و هارد درایوهائی با ۷۲۰۰ دور در دقیقه ( RPM ) : حافظه اصلی و هارد درایو دو قطعه اصلی در کامپیوتر می باشند که نسبت به پردازنده دارای سرعت بمراتب کمتری می باشند . افزایش حافظه RAM می تواند اثرات مثبتی را در ارتباط با سرعت اجرای برنامه های کامپیوتری بدنبال داشته باشد . سعی گردد از هارد درایوهائی استفاده گردد که RPM ( دور در دقیقه ) بالائی داشته باشند ( نظیر ۷۲۰۰ دور در دقیقه ) .
● تبدیل سیستم فایل : در صورتی که بر روی سیستم شما ویندوز ۹۵ نصب شده است ، ویندوز از سیستم فایل FAT ۱۶ استفاده می نماید . در صورت تبدیل سیستم فایل فوق به FAT ۳۲ ، سرعت سیستم افزایش نخواهد یافت ولی حجم و تعداد فایل هائی را که می توان بر روی هارد دیسک ذخیره نمود ، افزایش می یابد . در صورت استفاده از ویندوز XP و یا ۲۰۰۰ ، ارتقاء FAT۱۶/۳۲ به NTFS بهبود کارآئی و امنیت سیستم را بدنبال خواهد داشت . توجه داشته باشید که پس از تبدیل سیستم فایل ، امکان برگشت به وضعیت قبلی وجود نخواهد داشت. نسخه های ویندوز ۹۵ ، ۹۸ ، SE و ME قادر به خواندن اطلاعات از سیستم فایل NTFS نمی باشند . بنابراین در صورتی که قصد استفاده از سیستم به صورت dual-booting ( نصب بیش از یک سیستم عامل و انتخاب یکی از آنان در زمان راه اندازی سیستم ) را داشته باشید و یا تمایل به اشتراک درایوهای موجود بین چندین سیستم عامل را دارید ، بهتر است که از FAT۳۲ استفاده نمائید .
در صورتی که تمامی موارد اشاره شده منجر به حل مشکل کاهش سرعت نگردد ، می توان هارد دیسک را مجددا" فرمت و اقدام به نصب سیستم عامل و سایر نرم افزارهای دلخواه نمود و یا در صورت ضرورت سخت افزار سیستم را ارتقاء داد.

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?

كيفر 6 May 2008 11:58 AM (16 years ago)
















در اين جا چار زندان است

به هر زندان دو چندان نقب، در هر نقب چندين حجره، در هر

حجره چندين مرد در زنجير ...

از اين زنجيريان، يك تن، زنش را در تب تاريك بهتاني به ضرب

دشنه ئي كشته است .

از اين مردان، يكي، در ظهر تابستان سوزان، نان فرزندان خود

را، بر سر برزن، به خون نان فروش

سخت دندان گرد آغشته است .

از اينان، چند كس، در خلوت يك روز باران ريز، بر راه ربا خواري

نشسته اند

كساني، در سكوت كوچه، از ديوار كوتاهي به روي بام جسته اند

كساني، نيم شب، در گورهاي تازه، دندان طلاي مردگان را

شكسته اند.

من اما هيچ كس را در شبي تاريك و توفاني نكشته ام

من اما راه بر مردي ربا خواري نبسته ام

من اما نيمه هاي شب ز بامي بر سر بامي نجسته ام .

***
در اين جا چار زندان است

به هر زندان دو چندان نقب و در هر نقب چندين حجره، در هر

حجره چندين مرد در زنجير ...

در اين زنجيريان هستند مرداني كه مردار زنان را دوست مي دارند .

در اين زنجيريان هستند مردني كه در رويايشان هر شب زني در

وحشت مرگ از جگر بر مي كشد فرياد .

من اما در زنان چيزي نمي يابم - گر آن همزاد را روزي نيابم ناگهان، خاموش -

من اما در دل كهسار روياهاي خود، جز انعكاس سرد آهنگ صبور

اين علف هاي بياباني كه ميرويند و مي پوسند

و مي خشكند و مي ريزند، با چيز ندارم گوش .

مرا اگر خود نبود اين بند، شايد بامدادي همچو يادي دور و لغزان،

مي گذشتم از تراز خاك سرد پست ...

جرم اين است !

جرم اين است !

Add post to Blinklist Add post to Blogmarks Add post to del.icio.us Digg this! Add post to My Web 2.0 Add post to Newsvine Add post to Reddit Add post to Simpy Who's linking to this post?