Blogfa - manochin.blogfa.com - من و چین
General Information:
Latest News:
و ناتمام ... 8 Jun 2009 | 11:58 am
خداحافظ ای آفتاب های خنده رو خداحافظ ،یک جزیره سکوت موج های ناآرام خواب آلود خداحافظ ، باران های بی اختیار خدا حافظ ای روزهای سلیمانی ام خدا حافظ ای تا همیشه ماندگار خداحافظ ای خنده های غریبه و...
Untitled 7 Jun 2009 | 08:35 am
سلام امروز همسایه های خوبم به همراهی هاجر و دوستان دیگر برایم میهمانی خداحافظی گرفتند . حس تلخی داشتم . نه دلبستگی بود نه دل بریدن . انگار این خانه را با خانه ای دیگر عوض می کنم . همین .
Untitled 29 May 2009 | 11:23 am
حرفی نیست خیالی نیست شوقی نیست حتی مجالی برای پرواز هم ... نه ! امروز از قشنگ ترین تعطیلات رسمی چینی ها بود علت این تعطیلی داستانی است هزار ساله که در اولین فرصت بعد از ترجمه آن را در همین وب می...
Untitled 20 May 2009 | 08:49 pm
سلام سلام صفحه جان سلام خواننده دوست داشتنی این صفحه مظلوم و مستور ببخش اینقدر گرفتارم که فرصت نمی کنم به تو برسم به دست های مهربانت که در تمام این سال های دلتنگی هماره با من مهربان بودند در تمام...
Untitled 12 May 2009 | 11:52 am
سلام به تاریخ آخرین نوشته این صفحه که نگاه می کنم می بینم چقدر دور شده ام از من که در چین زندگی می کند. این روزها ، این هفته های پایانی انگار پایان تمام سرنوشت من است انگار رستاخیز و معادی است که ...
Untitled 14 Apr 2009 | 06:18 am
باران ... باران ... باران های شیامن که مرا عاقبت دوباره آفریدند این بار از جنس خودشان ... باران های عجیب و پر هیاهوی این جزیره زیبا که سکوت روحم را شکستند تا برای رقص های محلی اشان خانه ای داشته ب...
Untitled 7 Apr 2009 | 12:27 am
سلام امروز ششم آوریل است و یکی از روزهای تعطیل رسمی چینی ها مردم چین به مناسبت های مختلف جشن ها و تعطیلی های زیادی دارند مردم شادی که دنبال بهانه می گردند برای دور هم بودن. امروز هم روز مردگان است...
Untitled 20 Mar 2009 | 05:08 am
سلام این روزها که بهار خودش را رسانده پشت کوچه های زندگی بچه ها بد جوری بهانه می گیرند برای بازگشت . برای غرق شدن در شادی هایی که انگاری این کوچولوها بیشتر می شناسندش بیشتر دوستش دارند. خلاصه ما ه...
Untitled 9 Mar 2009 | 11:16 pm
این پنجمین روز متوالی باران است که در راه رسیدن به دریاهاست اما نمی دانم چرا این روزها کمتر دوستش دارم دیروز را برای اولین بار در تاریخ زندگی ام با باران زیر چتر خود را از او دور کردم گرچه میانه را...
Untitled 2 Mar 2009 | 06:43 am
امروز ِ خوبی بود . هاجر و زهرا که دختری اندونزیایی است و سنی است و من دوستش دارم برای شام آمدند خانه ما . ساعت شش که آمدند من شامم را حاضر کرده بودم و میز را آماده در سکوت مطلق پر از صدا. جایت خا...